Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-05-04@16:56:58 GMT

هيتلر در بام جهان چه مي‌خواست؟

تاریخ انتشار: ۱۹ فروردین ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۲۸۴۳۰۱۰

خبرگزاري آريا - وبسايت فراديد: گردان حفاظتي حزب نازي (SS) در سال 1938 ميلادي سفري عجيب را به سرپرستي ارنست شافر، جانورشناس آلماني، به تبت انجام داد و نمونه‌هاي جانوري باارزشي را همراه خود به آلمان بازگرداند. بسياري بر اين باور بودند که آن‌ها براي يافتن يک نژاد گم شده آريايي عازم تبت شده‌اند، اما بر اساس ادعاي کتابي جديد، موضوع بسيار پيچيده‌تر بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!




ارنست شافر؛ برخي مي‌گويند که او براي يافتن نژاد آريايي به تبت رفت



به گزارش اشپيگل، موزه تاريخ طبيعي برلين جداي از نمايش اسکلت بزرگ دايناسور تي‌رکس، به آثار طبيعي که در آن گنجانده شده نيز شهرت داشته و در نوع خود در رده کلاس جهاني جاي مي‌گيرد. در اين موزه همچنين از نزديک به 3500 پرنده موميايي شده در قفسه‌هايي بلند نگهداري مي‌شود؛ اين پرنده‌ها از ارزش بسيار بالايي برخوردار بوده و نزديک به 80 سال پيش توسط يک افسر SS نازي در بام هميشه پوشيده از برف جهان جمع‌آوري شدند.

سيلکه فراهنرت، مدير موزه، مي‌گويد: «شبه قاره هند با آب و هواي گرمسيري خود در دامنه‌هاي جنوبي رشته کوه‌هاي هيماليا قرار گرفته که با هواي سرد آسياي مرکزي در تضاد قرار دارد. در نتيجه برخورد اين دو اکوسيستم، پوشش جانوري منطقه مابين کاملا منحصر به فرد است.» در طول چند دهه اخير، آرايه‌شناس‌ها و نسل‌شناس‌ها مرتب به موزه برلين سر زده و تاکنون 10 گونه پرنده ناشناخته را نيز شناسايي کرده‌اند.

اما متاسفانه نيمه تاريکِ تاريخ اينگونه آثار از نيمه روشن آن بسيار پررنگ‌تر است. کمي پيش از آغاز جنگ جهاني دوم، ارنست شافر (Ernst Schäfer) به نيابت از هاينريش هيملر (Heinrich Himmler)، فرمانده SS،به تبت سفر کرد و عليرغم وجود ممنوعيت دولتي، دست به کشتن پرنده‌ها مي‌زد تا آن‌ها را به عنوان نمونه به خانه برگرداند.

از سفر تيم آلماني در سال‌هاي 1938 و 1939 ميلادي به تبت به عنواني يکي از بحث‌برانگيزترين اقدامات علم مدرن ياد مي‌شود. تيم شافر داخل چادرهايي زندگي مي‌کردند که از موي بدن غَژگاو [يا ياک؛ گونه‌اي گاوسان مو بلند است که دمي مانند اسب دارد و در مناطق افغانستان، هيماليا، فلات تبت و مغولستان زندگي مي‌کند] بافته شده بود و حين اندازه‌گيري ابعاد سر انسان‌ها، در کنار مقامات محلي مشغول نوشيدن مشروبات الکلي هلندي مي‌شدند. مقامات تبتي به خاطر عادات مصرف مشروب آلماني‌ها، به آن‌ها "بادکش" مي‌گفتند.

در اين سفر همچنين 7000 بذر انواع گياهان وحشي، غلات و گياهان ديگر به آلمان منتقل شد. اين بذرها اينک در موسسه ژنتيک گياهان لايبنيتس در گاترزلبن، شهري در مرکز آلمان، نگهداري مي‌شوند. تيم شافر حتي چندين ماسک چوبي، تعدادي اسباب و اثاثيه عجيب، 17.500 متر فيلم مصرف شده و يک نامه از رهبر تبت خطاب به "سرورم، جناب آقاي هيتلر" همراه خود به آلمان بردند.


قصر پوتالا در مرکز لهاساي تبت


اينکه چرا آن نامه هيچ گاه به دست گيرنده خود نرسيد (و حالا در کتابخانه ايالت باواريا قرار دارد)، همچون ديگر نقاط آن سفر در هاله‌اي از ابهام قرار دارد. حتي شنيده شده که هيملر شخصا به گروهي دستور داده که به دنبال "نژاد پايه" با موهاي بلوند و فر – آريايي‌هاي اصيل – بگردند. از طرف ديگر، آلماني‌ها مشتاق بودند که نژادي از اسب‌هاي مقاوم در برابر سرما را بيابند که بتوانند بعدها از آن در اقتصاد جنگي استفاده کنند.

دستگاه اطلاعاتي بريتانيا که مسير حرکتي آلمان‌ها در شبه‌ جزيره هندِ تحت حمايت خود را کاملا با ترديد زير نظر داشت، مظنون به جاسوسي شد. ولفگانگ کائوفمان، تاريخدان، معتقد است که نازي‌ها قصد داشتند تا منطقه را به خوبي ماجراجويي کنند تا زمينه‌هاي مشترک تبادل بين آلمان و ژاپن، فاتحان احتمالي جنگ پيش رو، فراهم شود.

پيتر ماير-هوزينگ، دانشمند مذهبي اهل برمن در شمال آلمان، در کتابي به زبان آلماني با نام "نازي‌ها در تبت" به دلايل اصلي پشت پرده اين ماموريت پرداخته است. هوزينگ پس از جستجو در آرشيوها و بررسي اسناد دست اول در کتابش، چنين نتيجه گرفته است که آن سفر به کوه‌هاي پوشيده از برف هيماليا شباهت چنداني با ماموريت‌هاي کماندوييِ برنامه‌ريزي شده و مخفي SSنداشته و بيشتر شبيه ماجراجويي‌هاي جذاب يک دانشمند و شکارچي بااستعداد بوده است.

ماير-هوزينگ مي‌نويسد: «ارنست شافر بيش از هر چيزي يک "تيرانداز و تله‌انداز ماهر" بود که شيفته حيات وحش و متنفر از "زندگي آرام و يکنواخت" امروزي بود.» افسران بريتانيايي وي را "قوي، دمدمي مزاج و تحصيل کرده" توصيف مي‌کردند.

ماجراجويي با استعداد

شافر در سنين نوجواني استعدادهايش را شناسايي و پرورانده بود. پدرش مدير تجاري يک شرکت بود. شافر تا پيش از سن 19 سالگي و آغاز تحصيل در رشته جانورشناسي، شکار گوزن در جنگل‌هاي منطقه اودنوالد را آموخته بود. وي سپس با بروک دولان دوم، ميليونر آمريکايي که قصد سفر به مناطق ناشناخته غرب چين را داشت، آشنا شد. بروک نياز به يک وردست ماهر داشت.


اعضاي تيم شافر به همراه باربران


آن دو در سال 1931 ميلادي راهي جنگل‌هاي دورافتاده بامبو شدند. مهارت‌هاي شکارچي آلماني آنقدر محسوس بود که کيسه‌هايشان به سرعت پر از پوست جانوراني مانند گورال (شبيه بز)، سِرو و تاکين شد. شافر حتي يک خرس پاندا را نيز کشت.

اينديانا جونزِ علم جانورشناسي

آکادمي علوم طبيعي فيلادلفيا آنقدر علاقه‌مند ماجراجويي‌هاي جانورشناختيِ شافر شد که به سرعت وي را به عنوان يکي از اعضاي خود پذيرفت. اما شافر جوان آن زمان در خانه، روايتي طويل و مفصل از ماجراجويي‌هايش را به رشته تحرير درآورد که فروش خوبي داشت و سپس در سال 1933 ميلادي به SS ملحق شد. اما اين اقدام هم حتي باعث نشد که شافر دست از ماجراجويي‌هايش بردارد. وي تقريبا دو سال تمام را در منطقه رود يانگتسه چين همراه با دولان گذراند.

شافر تولد 26سالگي‌اش را در مزرعه لوکس دولان گذراند. آمريکايي‌هاي از ستاره علم جانورشناسي استقبال مي‌کردند. اين در حالي بود که ارنست هانفشتانگل، مسئول رسانه‌هاي خارجي حزب نازي و سرپرست کنسول آلمان در شانگهاي به دنبال حامياني در رايش سوم بودند تا سفر شافر به تبت انجام شود.

دالايي لاما

در آن سال‌ها، قلمرو دالايي لاما [رهبر ديني بوداييان تبت] همچون قلعه‌اي منزوي و مملو از رازهاي طبيعي به نظر مي‌رسيد. بريتانيايي‌ها در سال 1903 با حدود 3000 سرباز به آنجا لشکرکشي کرده بودند تا درب‌هاي سرزمين تبت به روي غربي‌ها باز شده باشد. آن‌ها به کمک مسلسل به سربازان اسب سوار و نيزه به دست حمله کردند. اين ناحيه اما همچنان نيمه – خودمختار مانده بود و ضمن عدم تن دادن به هرگونه پيشرفت، مانع ورود خارجي‌ها به کشورشان مي‌شدند.

شافر سپس از هيملر کمک خواست. ماير-هوزينگ مي‌نويسد: «هيملر بعدها به معمار هولوکاست بدل شد که "بزرگترين اشتباهش" بود.» نويسنده کتاب همچنين شافر را فردي فرصت طلب به تصوير مي‌کشد که «به شدت به دنبال شناخته شدن بود.»

روابط دانشمند جوان با SS باعث شد تا به سرعت به عضويت جامعه آننربه (Ahnenerbe) [انديشگاه رايش آلمان] هيملر درآيد. آننربه خود را يک «جامعه مطالعاتي براي تاريخ باستاني روشنفکري» معرفي مي‌کرد و هدفش پژوهش در خصوص تاريخ انسان شناسانه و فرهنگي نژاد آريايي، و آزمايش و سفر اکتشافي بود تا اثبات کند که جمعيت‌هاي پيشاتاريخي و اسطوره‌اي "نورديک" زماني بر جهان حکومت مي‌کرده‌اند. آن‌ها به "ولتايزلهر" (تئوري جهان يخي) معتقد بودند و مي‌گفتند که فرهنگ اصيل نورديک پس از برخورد قمري با زمين نابود شد ولي بقاياي آن "ابَر نژاد" را تنها مي‌توان در هيماليا يافت.

بهت زدگيِ بي‌معنا از دهان يک شارلاتان ترياکي

کارل ماريا ويليگوت، کلنل سابق ارتش اتريش-مجارستان، اين مزخرفات را باور کرده بود و خودش را تجسم ثور، الهه آلماني، مي‌دانست. شافر در ملاقات با اين شارلاتان در ويلايش در منطقه داهلم برلين، همين توهمات را شنيده بود؛ احتمالا کارل زياد ترياک مصرف کرده بود. با توجه به اين جنبه از ماموريت تبت، شافر در نگاه رمان‌ها و وبسايت‌هاي نازي‌ها همچنان به عنوان يکي از خدمتکاران هيتلر معرفي مي‌شد که در پي "جام مقدس" (جام حضرت عيسي مسيح در شام آخر) بود.


دالايي لاما


همين توهمات چند سال ديگر در مجسمه "بودا از فضا" نشان داده شد: مجسمه‌اي که با يک صليب شکسته واژگون تزيين شده بود؛ گرچه اين نماد در خاور دور نشانه "شانس" است. قدمت آن مجسمه احتمالا به 1000 سال مي‌رسيد و يکي از مواردي بود که شافر در ماموريت خود به غنيمت گرفته بود. با بررسي‌هاي موسسه پلانتولوژي اشتوتگارت مشخص شد که سنگ مجسمه از شهاب‌سنگ چينگا گرفته شده که نزديک به 10000 سال پيش در نقطه‌‎اي بين سيبري و مغولستان با زمين برخورد کرده بود.

نتيجه بسيار شگفت انگيز بود ولي يک جاي کار مشکل داشت: جنس مجسمه واقعا از فضا آمده بود اما خود بودا ساخته يک متقلب امروزي بود. احتمالا شخصي قصد داشته تا با ساخت اين شي، به آن ارزش اجباري اعطا کند. هيملر به اندازه‌اي از دست شافر عصباني شده بود که تصميم گرفت او را کنار بگذارد. اما همان علامت نازي‌ها روي کلاه اعضاي تيم شافر کافي بود تا بريتانيايي حواسشان را جمع کنند. تيم شافر هنگام ورود به هندوستان، هيچ مجوزي نداشتند و ماموران مانع ورودشان شدند. اما شافر کارش را خوب بلد بود. او به محض رسيدن به کلکته با يک قطار 36 ساعته نزد لرد لينليسگو، نائب السلطنه هند [رئيس حکومت بريتانيا در هندوستان در دوران استعمار] رفت و با زيرکي تمام قول همکاري را از آن‌ها گرفت.

معادلات سياسي در لندن هم آن‌ها دستخوش تغيير بود. سِر باري دامويل، دريابد بريتانيايي، يهودستيز و از دوستان هيملر، شخصا با نويل چمبرلين، وزير امور خارجه وقت بريتانيا، صحبت کرد و سرانجام توانست شرايط را هموار کند. ولي رواديد صادر شده براي شافر و تيمش تنها در ايالت کوچک سيکيم معتبر بود. اما آلماني‌ها در آن ناحيه کوچک با آن همه بريتانيايي مجهز چه کاري مي‌توانستند انجام دهند؟

ورود به تبت

شافر تصميم گرفت که منتظر مجوز بعدي نماند زيرا ماه ژوئيه از راه رسيده بود. آن‌ها به کمک گاو و اسب راهي هيماليا شدند. کاروان شافر توقفي موقت در ايستگاه کونگرا لا پاس داشتند. تبت، با تمام حيات وحش بي‌نظيرش، در سوي ديگر کوه 5130 متري منتظرشان بود ولي ماجراجويان اس اس چاره‌اي جز کمپ زدن نزديک مرز نداشتند. شافر عصرها داخل چادر مي‌نشست تا فاوست گوته را بخواند. همسرش پيش از آغاز سفر در نوامبر 1937 کشته شده بود. صداي آهنگي که از راديوي قاچاقي‌شان پخش مي‌شد براي بهتر کردن حال شافر خوب نبود؛ غذاهاي يکنواخت هم کار را بدتر کرده بود: نودل، نودل و ديگر هيچ.

فرصت در خانه شافر را زده بود. يکي از مقامات تبت ناگهان به چادر تيم شافر سر زده بود و شافر نيز با سوغاتي و غذا و هديه او را نرم کرد تا اجازه ورود به لهاسا [پايتخت تبت و مرکز معنوي آيين بودايي] را دريافت کند.

استاد صدها علوم!

شافر موفق شد. يک هفته بعد، شوراي وزراي تبت به "استاد صدها علوم" اجازه داد تا از مرکز محرمانه "بوديسم تبتي" ملاقات کند به شرط آنکه هيچ نوع تجهيزات علمي را همراه خود نبرد. بر اساس آن حکم، او اجازه کشتن هيچ پرنده و پستانداري را نداشت.

مردان اس اس آلمان نازي در 22 دسامبر 1938 ميلادي وارد فلات ممنوعه شده و يک درخت کريسمس را تزيين کردند. دماي هوا به منفي 35 درجه رسيد. آلماني‌ها عليرغم قولشان تجهيزات علمي‌شان را همراه خود آورده بودند. آن‌ها 400 کيلومتر را در ميان کولاک و سرما طي کردند. شهر نزديک به 25 هزار نفر جمعيت داشت و تقريبا همين تعداد راهبِ بودايي ساکن سه صومعه حکومتي حوالي آنجا بودند. قصر عظيم پوتالا (Potala) [صومعه مقدس بودائيان و اقامتگاه سابق دالايي لاما] نيز درست در مرکز شهر لهاسا قرار داشت.


مجسمه "بودا از فضا"


برخلاف لباس‌هاي رسمي بريتانيايي‌ها، آلماني‌ها کاملا راحت در شهر مي‌چرخيدند و علاقه آن‌ها به مشروبات الکلي زبانزد خاص و عام شده بود. حتي صداي موسيقي آلماني از گرامافون‌ها پخش مي‌شد. ماير-هوزينگ در کتاب خود مي‌نويسد: «برخلاف اينکه "نژاد برتر آريايي" خواستار انجام اين ماموريت شده بود تا "اقوام فراموش شده در شرق" پيدا شوند، آن ديدار بين صليب شکسته شرق و غرب بيش از هر چيزي شبيه مهماني به صرف الکل بود.»

خاکسپاري آسماني

آلماني‌ها البته سخت مشغول جمع‌آوري نمونه و تحقيق بودند. آن‌ها با کشتن پستانداران و پرندگان کارشان را پيش مي‌بردند. آن‌ها از راهبان مست و همچنين مراسم خاکسپاري آسماني فيلم‌برداري مي‌کردند. [خاکسپاري آسماني به مراسمي در آيين بوداگرايي وجره‌يانه گفته مي‌شود که در آن اجساد مردگان را بر بالاي کوه‌ها مي‌گذارند تا بر اثر هواي آزاد متلاشي شوند يا اينکه پرندگان گوشت‌خوار، گوشت آن‌ها را بخورند.]

آلماني‌ها با دوربين‌هايش آنقدر آشکارا فيلمبرداري مي‌کردند که صداي محلي‌ها را درآورده بودند. در اين بين، کار برونو برگر، انسان شناس، به شدت انگشت نما بود. وي به کمک يک قطب نما، انبر ويژه اندازه‌گيري جمجمه و وسيله‌اي براي اندازه‌گيري فک پايين، ابعاد اسکلت ساکنين محلي را اندازه‌گيري مي‌کرد. برونو برگر (Bruno Berger) حتي ماده‌اي به نام نگوکول را روي جمجمه‌ها مي‌پاشيد تا چهره‌هايشان را بازسازي کند.

کشيش نازيسم

بريتانيايي‌ها در پرونده‌هايي که براي آلماني‌ها تهيه کرده بودند، آن‌ها را متهم به انجام اعمال غيرعادي کرده و شافر را "کشيش نازيسم" خواندند. شافر اما عليرغم تمام انتقادات توانست نفوذ بيشتري پيدا کند و پس از صحبت با رادرنگ رينپوچه (Radreng Rinpoche)، حاکم تبت، موفق شد مجوز اقامتشان را شش ماه ديگر تمديد کند. بر اساس يادداشت اس اس در اواخر سال 1939 ميلادي، شافر حتي به رينپوچه پيشنهاد انتقال سلاح داده بود اما مشخص نيست که آيا اين کار انجام شد يا خير.

ماموريت عجيب و سرانجام مامور هيتلر

ماموريت متشکل از جاسوسي، عياشي با مشروبات الکلي و ماجراجويي‌هاي جانورشناختي به مدت سه هفته تا پيش از جنگ جهاني دوم به طول انجاميد. آن‌ها علاوه بر 3000 لاشه پرنده، 2000 تخم مرغ، 400 جمجمه و پوست پستانداران، خزندگان، دوزيستان، و هزاران پروانه، ملخ، 2000 شي بومي، معدني، نقشه‌هاي توپوگرافي و 40.000 عکس سياه و سفيد همراه خود به آلمان بردند.

بسياري از اين گنجينه‌ها همچنان در بايگاني‌ها جاي گرفته‌اند اما به خاطر ارتباطشان با نازي‌ها چندان مورد توجه قرار نمي‌گيرند. نقش شافر نيز در نهايت کمرنگ شد. اگر او به ايالات متحده رفته بود، احتمالا در صدر بزرگترين کاشفان تاريخ قرار مي‌گرفت. در آلمان پس از جنگ نيز او نتوانست آنطور که بايد در دادگاه "ضد نازي بودن" خودش را اثبات کند. شافر در نهايت فقط توانست براي يک مجله آلماني زبان در مورد شکار مطلب بنويسد.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۸۴۳۰۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

احتمال ماندن توخل در بایرن قوت گرفت

یک خبرنگار آلمانی از احتمال زیاد ماندن توماس توخل در بایرن برای فصل بعد خبر داد.

به گزارش ایسنا، فلوریان پلتنبرگ، روزنامه آلمانی عقیده دارد توماس توخل در بایرن خواهد ماند. پیش از این گزارش شده بود که این مربی ۵۰ ساله حتی در صورت قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا، در تابستان پست خود را ترک خواهد کرد. 

به گفته این منبع، مدیران ورزشی مونیخ از توخل حمایت می‌کنند و هم‌چنین آماده ادامه کار او هستند.

برخی از بازیکنان کلیدی از جمله مانوئل نویر، دروازه‌بان این تیم نیز به نفع توخل صحبت کردند و خواستار ماندن او در این تیم شدند.  

 بایرن در اولین بازی نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا در خانه برابر رئال مادرید به تساوی ۲ بر ۲ دست یافت. بازی برگشت چهارشنبه این هفته در مادرید برگزار خواهد شد.

بایرن‌ مونیخ ابتدا به دنبال به خدمت گرفتن ژابی آلونسو بود ولی این مربی جوان در لورکوزن ماندنی شد. در ادامه یولیان ناگلزمان که دیگر گزینه مونیخی‌ها بود اعلام کرد تا پایان جام جهانی ۲۰۲۶ در تیم ملی آلمان ماندنی شده است. به‌تازگی رسانه‌های آلمانی گزارش دادند که رانگنیک بهترین گزینه برای جانشینی توخل است که حضور این مربی نیز در بایرن منتفی شد.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • با رویای ریلی هیتلر آشنا شوید؛ قطار عجیب نازی ها که هیچگاه ساخته نشد!+ فیلم
  • شرم‌آورترین جستجوی سرمربی در تاریخ بایرن!
  • (ویدئو) کشف اسکلت‌های بدون دست و پا در «آشیانه گرگ» هیتلر
  • احتمال ماندن توخل در بایرن قوت گرفت
  • کشف بقایای اجساد انسان‌ها در مقر هیتلر در لهستان
  • (ویدئو) جوزف کالینگر، قاتل زنجیره‌ای؛ مردی که می‌خواست خدا شود!
  • بیماری مخفی هیتلر / لحظه انفجار تنها نبردناو انگلیسی در جنگ جهانی / خاکسپاری امیلیانو زاپاتا قهرمان مکزیک / تصاویری از زندگی و اعدام موسولینی
  • از دجله تا راین!/کدام کشور اروپایی رکورددار تجهیز صدام به تسلیحات شیمیایی بود؟
  • کشورهایی با ماهرترین نیروی کار
  • (ویدئو) تانک‌های آلمانی و آمریکایی به مسکو رسیدند